سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقدی بر هدف گذاری به روش اسمارت

هدف گذاری smart به طور واضح مشخص می‌کند که هدف‌های شما چه چیزهایی هستند و با چه میزان تمرکز و تلاش می‌توانید به آنها دست پیدا کنید و با چه میزان زمان و منابعی که در دسترس دارید اهداف دست‌یافتنی خواهند بود. به این شکل با احتمال بیشتری به خواسته‌ها و آرزوهای خود نزدیک خواهید شد.

 

روش اسمارت یک مدل است مدلها درست و نادرست نیستند بلکه مفید و غیر مفیدند. چون آنها برای ساده‌سازی حقایق پیچیده هستند. رسیدن به هدف وموفقیت یکی از پیچیده‌ترین پدیده‌های وضعیت انسانی‌ست که عوامل زیادی درمحقق شدن و نشدن آن دخالت دارند. مدل اسمارت اگر در موارد درست به‌کار رود سبب افزایش شانس موفقیت‌مان می‌شود. بسیاری از افراد در طول زندگی همواره در حال تلاش و فعالیت هستند و در انتهای روز نیز باز زمان کم می آوردند؛ نکته قابل توجه این است که این افراد در واقع کار کمی دارند! هدف گذاری اسمارت می تواند برای این افراد مفید باشد.

کلمه SAMRT در این مدل برگفته و یا مخفف 5 کلمه انگلیسی دیگر است که در ادامه به اختصار هر کدام توضیح داده می شود. هر کدام از این 5 کلمه در کنار هم معنای اصلی مدل اسمارت را می سازند. یک هدف روشن و قابل دستیابی می بایست پنج معیار یا ویژگی زیر را داشته باشد:

 

هدف باید خاص باشد. Specific (S)

 

هدف باید معیاری برای اندازه گیری داشته باشد. قابل اندازه گیری باشد. (M) Measurable

 

هدف با توجه به شرایط و منابع موجود دست یافتنی باشد. Achievable (A)

 

هدف می بایست مرتبط باشد. Relevant (R)

 

هدف دارای محدودیت زمانی باشد. Time Bound (T)

نقدی بر هدف گذاری اسمارت

در این بخش بعد از بیان تعریف مدل اسمارت به بیان نقدهای جالب در این باب می پردازیم. نباید فکر کنیم بحث هدف‌گذاری و آموزش هدف گذاری و انتخاب مسیر در زندگی و به طور خاص، هدف‌گذاری SMART صرفاً ناشی از خلاقیت ذهنی جورج دوران یا بازی‌های تجاری کسانی مانند آنتونی رابینز و برایان تریسی بوده است. محققان حوزه‌ی روانشناسی و مدیریت تقریباً از دهه‌ی شصت میلادی (حدود سال‌های 1960 و 1970) به شکل جدی به بحث هدف‌گذاری پرداخته‌اند.

 

بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین فردی که در این حوزه کار کرده ادوین لاک (Edwin Locke) بوده است. او حدود چهار دهه به تحقیق در زمینه‌ی هدف‌گذاری پرداخته است (نمونه مقاله ادوین لاک – مرور چهار دهه تحقیق هدف‌گذاری). تحقیقات لاک و سایر کسانی که در کنار او و به دنبال او در زمینه‌ی هدف‌گذاری کار کرده‌اند نشان می‌دهد که هدف‌گذاری واقعاً می‌تواند مفید باشد.

 

موارد بسیاری مشاهده شده که شفاف بودن هدف، مرتبط بودن هدف، کمّی کردن هدف و تعیین محدوده‌ی زمانی برای هدف، همگی توانسته‌اند خروجی انسان‌ها را افزایش دهند. اما سوال این‌جاست که به فرض این‌که مفید بودن هدف گذاری SMART را بپذیریم، آیا می‌توانیم بگوییم این شیوه همیشه و همه‌جا به کار می‌آید؟

 

ظاهراً پاسخ این پرسش منفی است. طی سال‌های اخیر، نویسندگان و محققان بسیاری درباره‌ی خطرات و دردسرها و مشکلات هدف‌گذاری اسمارت مقاله و مطلب نوشته‌اند و سخن گفته‌اند. اگر در یک سمت ماجرا کسانی مثل رابینز و جک کنفیلد و برایان تریسی ایستاده‌اند، در این سمت هم افرادی از دانشگاه‌های هاروارد و پنسیلوانیا و MIT در مقابل این تفکر ایستاده‌اند و آن را نقد کرده‌اند. در پی این نقدها، نشریه‌های عمومی‌تر هم به تدریج یاد گرفته‌اند که مدل هدف‌گذاری اسمارت را بی‌چون‌و‌چرا نپذیرند.

 

نقدهای مطرح شده بر مدل SMART متنوع هستند.

مقاله اصلی نقدی بر روش هدف گذاری اسمارت